فرهنگ رانندگي
متاسفانه در بين كشورهاي در حال توسعه فرهنگ رانندگي ايرانيان در سطح بسيار پاييني قرار دارد. در حالت كلي نوع رانندگي افراد هر جامعه تاثير بسزايي در برقراري نظم و انضباط اجتماعي داشته و ميتواند در ارتقاي حس امنيت عمومي كمك زيادي نمايد.
برخي از هنجار شكني هاي متداول در اين زمينه عبارتند از:
رعايت نكردن حقوق عابرين پياده: اولين اصل رانندگي امن اين است كه در هر صورت و در هر شرايطي الويت عبور با عابرين پياده است. اما در عمل شاهد آن هستيم كه بسياري از رانندگان باديدن عابرين پياده نه تنها اجازه عبور به آنها را نمي دهند، بلكه با افزايش سرعت و انحراف از مسير اصلي رعب و ناامني زيادي را ايجاد مي كنند.
راه صحيح: با ديدن عابر پياده در هر شرايطي بايد از سرعت اتومبيل كاسته و تا زمان عبور كامل فرد صبر نموده و سپس به مسير خود ادامه دهيم.
كلاس اجتماعي متخلفين اين گروه: C
عدم حركت در بين خطوط: از جمله عوامل اصلي ايجاد ترافيك و اختلال در عبور و مرور، عدم حركت در بين خطوط مشخص شده در معابر است. برخي رانندگان به دلايلي مانند ترافيك سنگين، بطور مداوم از مسير خود منحرف شده و علاوه بر اينكه براي ديگر رانندگان ايجاد مزاحمت ميكنند، در تشديد ترافيك و بر هم زدن نظم عمومي، ايفاي نقش مي نمايند. اينگونه افراد تصور ميكنند با مسدود كردن مسير حركت ديگران انسانهاي زرنگ و با ذكاوتي هستند كه امري كاملاً مضحك مي باشد.
راه صحيح: خطوط ترسيم شده در خيابانها بايد همانند موانع فيزيكي تصور شوند و بايد در طول مسير خود را ملزم به حركت در بين اين خطوط با حفظ فاصله ايمني مناسب بدانيم.
كلاس اجتماعي متخلفين اين گروه: D
استفاده بي مورد از بوق: استفاده گاه و بي گاه از بوق براي برخي از رانندگان بصورت عادتي هميشگي در آمده كه اين مسئله علاوه بر ايجاد آلودگي صوتي، بطور جدي باعث سلب آسايش ديگران ميگردد. گويي برخي براي تخليه تنشهاي عصبي و رهايي از استرس روي به اين كار مي آورند.
راه صحيح: تا حد امكان از بصدا درآوردن بوق وسيله نقليه خود خودداري نماييم و تنها در شرايط ضروري از آن استفاده كنيم. كمي صبر و تحمل براي خودروي جلويي يا عابر پياده يا به اصطلاح راه دادن به آنها، هم باعث ميگردد مورد قدرداني قرار گيريم و هم به حقوق ديگران احترام گذارده ايم.
كلاس اجتماعي متخلفين اين گروه: D
.
· درگيري فيزيكي هنگام تصادف و بكارگيري الفاظ ركيك: عملي بسيار مشمئز كننده و بدور از رفتارهاي سالم اجتماعي كه هر نظاره گري را متاثر و متاسف ميكند. بعضاً رانندگان به هنگام بروز تصادفات و يا هر گونه موارد ديگر با حالتي جنگ جويانه و با وسايلي مانند قفل فرمان به طرف فرد مقابل هجوم آورده و باعث زد و خورد فيزيكي ميگردند. گاهي نيز بدليل رفتار نامعقول اتومبيل ديگر، با الفاظ ركيك و فحاشي سعي در تاديب ديگران ميكنند! معمولاً اينگونه افراد از حالات رواني متعادلي برخوردار نبوده و ناهنجارترين صحنه هاي اجتماعي را بوجود مي آورند كه علاوه بر خسارات جسمي و مالي، باعث اختلال در نظم عمومي و تنش در ساير شهروندان مي شوند.
راه صحيح: هيچگاه و در هر شرايطي كنترل خود را از دست ندهيد. به هنگاه بروز تصادف با آرامش و احترام كامل نسبت به طرف مقابل رفتار كنيد. هيچگاه از الفاظ ركيك استفاده نكنيد.
كلاس اجتماعي متخلفين اين گروه: E
وقتي شهروندي بداند كه از محل كار تا منزل و بازار و همه جاي شهر وسايل نقليه عمومي سر وقت در ايستگاه حركت ميكند و به موقع به مقصد ميرسد و وقتي مطمئن شود كه با بازشدن درِ واحد و مترو به بيرون پرت نشده و تمام استخوانها و عضلاتش كوفته نميشود، قطعا حملونقل عمومي را ميپسندد.حال با وجود اين مشكلات آيا بايد همه چيز را به حال خود رها ساخت؟ و راهكارهاي حل بحران چيست؟ بيشك در چنين وضع ناگواري نقش صداوسيما، رسانهها و راهنمايي و رانندگي چندين و چند برابر ميشود. شايد اختصاص يك شبكه ويژه براي آشنايي مردم با قوانين راهنمايي و رانندگي تأثير بسزايي در جلوگيري از آسيبهاي وارده داشته باشد. اگر صداوسيما به پخش آگهيهاي آشنايي با فرهنگ رانندگي مبادرت كند و هزينه اين آگهيها هم از بخشي از پول جريمهها پرداخت شود، ميلياردها ريال سرمايه ملي هدر نخواهد رفت. بايد از مهدكودك تا دانشگاه دروس ويژه فرهنگ رانندگي در برنامههاي درسي نونهالان و دانشجويان گنجانده شود. در برخورد با متخلفان هم هنوز جريمه حداقل امكان برخورد محسوب ميشود؛ جريمهاي كه مخالفان زيادي هم دارد. مخالفان ميگويند دولتها و شهرداريها مقصرند. جادههاي غيراستاندارد و ترافيك و مشغلههاي زياد باعث ميشود تا تخلف بروز كند.